مرد وارد خانه که شد،نگاهش به صحنه عجیبی افتاد:در وسط میز غذا خوری آشپزخانه، شمعی روشن بود و دیوار های آشپزخانه با باد کنک و کاغذ رنگی تزیین شده بود...
ادامه در در ادامه مطلب
کتم را پوشیدم.گرمم شد.سردم بود.ناگهان مردی را در فاصله دو متری خود دیدم.او یخ زده بود و من گرم شده بودم.
فواد فردوس
صفحه قبل 1 صفحه بعد
RSS
عضو شوید
عضویت سریع
از چه موضواتی در وبسایت استفاده شود؟
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان itopic و آدرس itopic.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید